موسیقی خوب، موسیقی بد

موسیقی خوب، موسیقی بد

موسیقی خوب، موسیقی بد

به گمان ما، مهمترین معیار خوب یا بد بودن، شاید صداقت و اصالت در خلق و اجرای موسیقی باشد، یعنی اینکه آهنگساز چه میزان در بیان «حس و حال» و «آن»ِ درونش به هنگام ساخت و اجرای قطعه با خودش و مخاطبش صادق بوده است و چه میزان بازتاب زیست دوره ی خودش را در اثرش منعکس کرده یا خیر. کما اینکه بسیاری اوقات به صرف تقلید و کپی، و به صرف اینکه فرد دوست دارد شبیه فلان آهنگساز، و به قول خودش «خفن!» باشد، دست به ایجاد محتوای هنری می زند و این خود اگر با مسائل و احساسات روز ِخرد و کلان زندگی فردی و اجتماعی‌ش پیوندی نداشته باشد، قطعا ارزش معنایی و هنری ش تقلیل میابد. چه بسی حاج قربان سلیمانی، آهنگساز، خواننده و نوازنده دوتار اهل خراسان، چیزی کم یا بیش از یوهان سباستین باخ، آهنگساز و نوازنده ی آلمانی ندارد. هر کدام در زمان و مکان و شرایط خود، صادقانه دست به بیان نهانی ترین کشف و شهود خود از زندگی زده اند.

در نتیجه، موسیقی ای که هدفش بیان صادقانه و بازتاب بدون تحریف «حال» هنرمند در مواجهه با جامعه و مسائلی که در آن و با آن ها زندگی کرده و دست و پنجه نرم می کند باشد خوب است و در تاریخ ماندگار، و موسیقی ای که فقط بازتاب منیت فرد است هرگز نتیجه مطلوب نداشته و حتی در تاریخ ماندگار نبوده آنچنان. چرا که به قول استاد محمد رضا لطفی، حال، مهم ترین نکته ی موسیقی و بداهه و آهنگسازی می باشد. و این مهم به نظر ما، در تمام هنر ها، از هنرهای بزمی (موسیقی) تا هنرهای رزمی صادق بوده است.

 

نویسنده: کریم شعری

ارسال دیدگاه

لطفا نام و نام خانوادگی را وارد کنید .
لطفا پست الکترونیک را وارد کنید .
لطفا متن پیام را وارد کنید .

مطالب مرتبط