تار
تار
ساختمان تار
تار از قسمت های مختلفی تشکیل می شود. کاسه ی طنینی از چوب یک تکه در دو حجم تو خالی، یکی بزرگتر و دیگری کوچکتر تشکیل شده است. قسمت بزرگتر را کاسه و قسمت کوچک تر را نقاره می گویند. بر روی دهانه های باز و نقاره پوست می کشند و خرک بر روی پوست کاسه قرار می گیرد. پوست تار از قسمت نازک پوست چهار پایانی پون بز و بره انتخاب می شوند. خرک معمولا از جنس استخوان است که با دو پایه ی کوچک روی کاسه قرار می گیرد و سیم ها هر یک جداگانه از درون شیارهای کم عمق روی سطح خرک رد می شوند. دستهی تار از چوبهای سخت، مانند گردو یا توت، به صورت لوله ای توپر ساخته میشود که از طرف جلو صاف برش خورده و از طرف پشت نیم دایره است و دستان ها با فواصل معین، روی آن بسته میشوند. دسته ی تار از یک طرف به نقاره و از طرف دیگر به سرپنجه ی تار متصل است. سرپنجه یا جعبه ی کوک (جعبهی گوشیها) جعبهای کوچک و تو خالی است که در ابتدای سردسته قرار گرفته و به تعداد سیمهای تار، شش گوشی روی آن قرار دارد. تار شش گوشی از جنس چوب، به تعداد سیمهای ساز دارد که به صورت میخ درشت سرپهن ساخته میشوند. قسمتی که به هنگام کوک استفاده میشود پهنتر است و قسمتی که یک سر سیم به دور آن پیچیده شده باریکتر است. امروزه به طور معمول بیست و هشت دستان بر روی دستهی تار بسته می شود که جنس آن ها از زه (روده ی تابیده ی چهارپایان) یا نخ نایلون است. محل دستان بر روی دسته ثابت نیست و در دستگاههای مختلف، بعضی دستانها تا حدی حرکت داده میشوند.
نوازندگی و اجرا تار
نوازندهی تار ایرانی در حالت نشسته تار را به صورت افقی روی ران پای خود قرار میدهد، به طوری که دستهی تار طرف چپ و کاسهی طنینی طرف راست نوازنده قرار میگیرد. نوازنده سرانگشتهای دست چپ را روی دستانهایی که در طول دستهی تار بسته شده اند حرکت میدهد و با مضرابی که در دست راست دارد به سیمها زخمه میزند. نت نویسی تار در کلید سل انجام میشود. از نوازندگان تار به نام میتوان از میرزاعبدالله، علینقی وزیری، محمدرضا لطفی، هوشنگ ظریف، حسین علیزاده، داریوش طلایی، مجید درخشانی و ... نام برد.
تاریخچه تار
تار در لغت ایرانی به معنی زه، سیم و از لحاظ سازشناسی از گروه سازهای زهی مضرابی است. بنا بر روایتی تار از زمان فارابی (حدود سال ۲۶۰ هجری_ سال ۳۳۹ هجری) موسیقیدان معروف ایرانی وجود داشته و بعد از وی توسط صفی الدین ارموی و دیگران به سمت کمال پیش رفته است. بر این اساس نمونه سلف تار مربوط به عهد صفوی (سال ۱۰۸۰ هجری) است. دو تصویر که یکی در سال ۱۷۷۵ میلادی و دیگری در سال ۱۷۹۰ میلادی در شیراز از تار نقاشی شده است نشان میدهد نواختن این ساز در دورهی زندیه در شیراز متداول و مرسوم بوده است. با این همه، نام نوازندهی مشخصی از این ساز در منابع دورهی زندیه دیده نمیشود و از اینرو، احتمالاً این ساز در آن دوره نام دیگری داشته است. سازِ تار با شمایل و مشخصات کنونی (کاسه و نقاره شبیه به دل روبروی هم، با دستهای متصل دارای ۶ سیم) از زمان قاجار دیده شده است. مرتضی حنانه (استاد موسیقی ایرانی) در کتاب گامهای گمشده، تار را ساز ملی ایرانیان میداند. روحالله خالقی (استاد موسیقی ایرانی) در کتاب سرگذشت موسیقی میگوید: ساز (تار) به همراه نام سازهایی دیگر در شعر فرخی سیستانی شاعر ایرانی (۳۷۰–۴۲۹) ذکر شده است (هر روز یکی دولت و هر روز یکی غژ * هر روز یکی نزهت و هر روز یکی تار). ساز تار ساخته و پرداخته ذوق ایرانی است (منحنی و قوسهایی که در ساخت تار دیده میشود در خوشنویسی و نقاشی و مینیاتور و معماری ایرانی جاری و ساری است) و طی سال های متمادی کامل و کاملتر گشته است.آخرین اصلاحات توسط درویش خان استاد موسیقی ایرانی (۱۲۵۱ تهران_۲ آذر ۱۳۰۵ تهران) با افزودن سیم ششم جهت تکمیل و وسعت دامنه صوتی تار انجام پذیرفته است. تار دارای ۲۸ پرده است (یعنی کمتر از سه اکتاو). آخرین الگوی منحصربهفرد ساخت تار نیز متعلق به سازگر مشهور ایرانی استاد یحیی دوم (۱۲۵۴–۱۳۱۰ه.ش) میباشد چه به لحاظ شاخص فنی و چه از لحاظ ذوقی همچنان که گره چوب را به شکل متقارن روی کاسه تار (در اصطلاح چهار گل) طراحی نموده است. جنس چوب کاسه تار از درخت توت، دسته آن گردو میباشد.