کلارینت
کلارینت
ساختمان کلارینت
کلارینت یک قمیش، یک مجرای استوانهای و یک سوراخ تقریباً استوانهای دارد و از دسته سازهای انتقالی محسوب میشود. اندازهی کلارینتهای مدرن، کوک و انتقالی بودنشان را مشخص میکند. کلارینت در بین سازهای خانوادهی بادی چوبی، پس از فلوت پرتحرکترین ساز است. در منطقه زیر این ساز هرچه صداها بالاتر میرود، شبیه به صدای فلوت میشوند. یک نوازندهی کلارینت حرفهای، میتواند در بخش اعظم وسعت صدای ساز میتواند تمام دینامیکها را بنوازد.
نوازندگی و اجرا کلارینت
کلارینت به دلیل گسترهی صوتی زیری که دارد در کلید سل نوشته میشود. همچنین یک ساز انتقالی است. بدین معنا که نتی که برای این ساز نوشته میشود با صدایی که از ساز خارج میشود یکی نیست. یعنی در واقع فاصلهی مشخصی از نت نگاشته شده است. کلارینت همچنین انواع مختلفی نیز دارد. کلارینت از نظر وسعت شدت و ضعف صوتی و کنترل صدا، حساسترین ساز از میان سازهای خانوادهی بادی چوبیهاست. میتواند صدای گرد و پرحرارتش را به نجوای بسیار آرام و نرم غیرقابل تصوری تقلیل دهد و نیز به نوانسهای بسیار ظریف رنگ و جملهبندی دست یابد. این تواناییها کلارینت را یک ساز ایدهآل سولو برای اجرای ملودیهای فصیح و رسا میسازد و از نظر چابکی تقریبا با فلوت یکسان است، کلارینت از نظر وسعت شدت و ضعف صوتی و کنترل انواع مختلف کلارینت عبارتاند از کلارینت کوچک (می بمل)٬ کلارینت سی بمل٬ کلارینت باس و باست هورن (کلارینت تنور).
تاریخچه کلارینت
کلارینت که در بین سازهای ارکستر دارای محدودهی صوتی وسیعی است، اولین بار در حدود سال هزار و ششصد و نود و چهار توسط یک سازندهی آلمانی به نام کریستوفر دنر با اقتباس از ساز سرنا ساخته شد و در طول بیست سال فرم خاص خود را به دست آورد. بین سالهای هزار و هشتصد و چهل و هزار و هشتصد و پنجاه سیستم مکانیک سازها که توسط تئوبالد بوهم به صورت بسیار موفقیتآمیز روی فلوت کار گذاشته شده بود به کلارینت هم انتقال یافت. این ساز در جریان تاریخ تکامل خود، در شکلها و اندازههای مختلف ظاهر شده است. چون تمام سازهای خانوادهی کلارینت سیستم انگشتگذاری یکسانی دارند، نوازندگان کلارینت میتوانند تمام سازهای این خانواده را بدون در نظر گرفتن اندازه و یا انتقالی بودن آنها بنوازند.